Weblog Commenting and Trackback by HaloScan.com نواي ني: هفتاد سال براي آزادي

Monday, March 3, 2008

هفتاد سال براي آزادي

در درازناي تاريخ ايران زمين گاه مردان و زناني بودند و هستند كه حضورشان از جنس اثر است و هر حركتشان منشا الهام خلقهايي كه ظلم ديده اند و ستم كشيده اند و ميخواهند از سيطره ظلم و ظالم رها شوند و به آزادي و برابري و استقلال برسند . خواستي كه بشر از روز آغازيني كه پاي بر زمين گذارد تا به امروز دارد و انگار بر در ميكوبد و البته هر چند سال گامي به آن نزديك ميشود

در 1261 در تهران در خانواده اي كه از سوي مادر نسب به خاندان ناصري ميبرد و از سوي پدر نسبت به بزرگمردان دوران ناصري چشم به جهان ميگشايد . اما خود بر عليه اين بزرگ زادگي و حق ويژه قيام ميكند و تا لحظه مرگ بر اين عهد ميايستد تا جايي كه زمان مرگ وقتي به او پيشنهاد آوردن دكتر از خارج يا معالجه از آنجا را ميدهند اينگونه پاسخ ميدهد كه : ((لعنت بر من و هر کس دیگر که در این زمان خرج چندین خانوار این مملکت فقیر را صرف آوردن دکتر از خارج کند.من خاک پای این ملتم و مقدرات من از مقدرات او جدا نیست و هر امکانی که در داخل کشور برای معالجه وجود داشته باشد برای من کافی است.بعلاوه آوردن دکتر از خارج توهین به اطبای ایرانی است و من حاضر به این توهین نیستم.)) او فرزند ايران است و اجازه توهين به ايران را به هيچ وجه نميدهد . آنقدر ايران خواه هست كه حتي جان بر سر اين وطن پرستي بگذارد .
رساله دكترايش در باب وصيت در اسلام است . در مجلس به قران قسم ميخورد و امام حسين را راهنماي خود ميداند .
دكتر محمد مصدق پيشواي نهضت ملي ايران است . مردي كه معلم مبارزه يك نسل و يك عصر و اعصاري است كه مردانه بر آزادي و برابري حقوق مردمان پاي ميفشرند .
مصدق نفت را به ياري مردمان ايران زمين ملي كرد تا دست بيگانه از ثروت ملي ايراني قطع شود . بايد توجه كرد كه نفت ملي نشد تا درآمد آن مصيبتي براي اقتصاد بيمار تك محصولي بعدها نفت محور ايران شود . پس از ملي شدن نفت ماهها ايران مجوز صدور نفت را نداشت و مصدق اين مملكت را با توسل به سياست موازنه منفي و اتخاذ مواضع ملي و وطن خواهانه بدون ريالي در آمد نفت اداره كرد و چه زيبا اداره كرد .
مصدق با سود جستن از جدال دو ابرقدرت و ايجاد يك رقابت بين آن دو فضايي را ايجاد كرد كه قانونا ايران صاحب حق براي تصدي نفت خود شود و حتي دادگاه لاهه كه نهادي تخت نفوذ امپرياليسم بوده و هست راي به حق داري ايران ميدهد . مصدق بلايي بر سر استعمار مياورد كه زماني كه به سفير كبير بريتانيا در مصر خبر سقوط و كودتا عليه مصدق را ميدهند خود ميگويد كه اولين شبي بود پس از مدتها كه راحت خوابيدم .

قيام و حركت مصدق موجي از استقلال خواهي را در خاورميانه راه مياندازد كه منافع امپرياليسم را در هم ميكوبد .
همچنين در برابر استبداد داخلي مصدق به مردم پناه ميآورد . شجاعانه فرياد ميزند هر جا مردم هستند مجلس همانجاست و هرگاه با نهادهاي انتصابي شاه مشكل پيدا ميكند به ميان مردم ميآيد . او ميداند و به مردمان اطمينان دارد . مصدق بر قلبهاي ايرانيان حكومت ميكرد و رهبري هميشگي براي ملت ايران بوده و هست .
مصدق را با كودتايي امريكايي ،‌انگليسي و روسي سرنگون كردند و از غفلت تاريخي مردم سود جستند تا دولت ملي مصدق كبير را سرنگون كنند . مصدق با طغيان مبارزه ميكرد و طاغوت برانداز بود . به تعبير مرحوم آيت الله طالقاني : ((مصدق مانند موسی در دربار بزرگ شد اما علیه دربار طغیان کرد))
كاش مدعيان مذهبي بودن قدري بر مشي مصدق دقيق ميشدند تا نه نسبتهاي دروغين امپرياليسم را باور ميكردند و نه اينگونه از كودتا عليه مصدق خوشنود ميشدند . دانشنامه ويكي پديا ذيل نام مصدق مطلبي را بيان ميكند كه مستند به آدرس زير ميباشد :
مجموعه پیام‌ها و مکتوبات آیت الله کاشانی. م. دهنوی (محمد ترکمان).(تهران. چاپخش. ۱۳۶۲) جلد ۴. ص ۲۸
در اين پيام آقاي كاشاني چنين ميگويند :‌ مصدق شاه را مجبور کرد که ایران را ترک نماید اما شاه با عزت و محبوبیت چند روز بعد بازگشت. ملت شاه را دوست دارد و رژیم جمهوری مناسب ایران نیست
اي كاش چنين انديشه اي براي آقاي كاشاني كه ان روزها رهبري مذهبي مردمان را در دست داشت ايجاد نميشد تا كار به كودتا و حضور 25ساله جلادي به نام محمد رضا پهلوي به ياري روزولت نميانجاميد .
از 30 تير و حماسه بزرگ آن تا 28 مرداد و فاجعه آن روز زمان زيادي فاصله نيست . بايد ديد كه چه شد كه از 30 تير به 28 مرداد رسيديم . پيشنهاد ميكنم چهره هاي مشكوكي چون مظفر بقايي ، حائري زاده و مانند اينها بررسي شوند . بايد تاريخ را دوباره بخوانيم و اين بار دقيق نه سرسري .

امروز 41 سال از سالروز وفات مصدق ميگذرد و همچنان نام او بر تارك قلبهاي ايران دوستان و وطن خواهان و استقلال طلبان ميدرخشد . باشد كه مشي او و انديشه استقلال طلبانه و آزادي خواهانه و دموكرات منشش كه همراه با چاشني انقلابي گري در زمان تصدي حكومتي بود چراغ راه ما باشد .
حكم دادگاه مصدق چنين سخني را بر زبان او جاري كرد كه : ((حکم این دادگاه بر افتخارات تاریخی من افزود و بسیار سپاسگزارم که من را محکوم کردید. امروز معنای مشروطیت را به ملت ایران فهماندید.)) معناي مشروطيت را ايرانيان فهميدند . مشروط بودن حاكمان . امري كه سالهاست در باب آن ميخوانيم و مينويسيم و هنوز ميخوانيم و مينويسيم
دكتر شريعتي زيبا گفت كه امامم علی است . مرد بی بیم و بی ضعف و پر صبر/ و رهبرم مصدق/ پیرمردی که هفتاد سال برای آزادی نالید

اين پير هفتاد سال براي آزادي نليد . او چراغ راه شد براي آزاديخواهان و آنچه انجام داد نقشه راه شد براي كساني كه قدرت حاكمان را مشروط ميخواهند . مشروط به نظارت و راي مردم . براي دموكراسي خواهان كه ميخواهند گام به گام به مردم سالاري نزديك شوند .
منابع : 1 ، 2 ، 3
______________________________
______________________________
غم نامه اي از زبان اخوان ثالث فقيد در باب كودتاي ننگين 28 مرداد . گفتم كلام زيباي اخوان شايد برايتان زيبا باشد
_______________________________

مطلب را به بالاترین بفرستید: Balatarin