Weblog Commenting and Trackback by HaloScan.com نواي ني: هشدار ! از رنجی که میبریم( صبر تا كي ؟ سكوت تا كجا ؟)

Sunday, May 18, 2008

هشدار ! از رنجی که میبریم( صبر تا كي ؟ سكوت تا كجا ؟)

سرمای دهشتناک دی و بهمن سال گذشته به اوج خود رسیده بود و من در سلولی در بند 209 زندان اوین به یاد آوری خاطرات گذشته مشغول بودم . سالهای گذشته اش در روزهای اول بهمن ماه مراسم سالگرد زنده یاد مهندس بازرگان را در حسینیه ارشاد شاهد بودیم . همفکران و همراهان ایشان که دیگر کمری خم کرده اند و مویی سپید آمده بودند تا در کنار دانشجویان و نسل نوخاسته و جوان یاد بازرگان فقید را پاس بدارند و نسل جوان نیز میخواستند نشان دهند که هنوز راه اندیشه و منش بازرگان در میانشان زنده و پابرجاست .
در ان سرمای استخوان سوز امیدوار بودم که محفل انس ارشادیان در سالگرد اولین نخست وزیر جمهوری اسلامی و دبیرکل فقید نهضت آزادی ایران مانند سال گذشته پر از گرمای شور و عشق و شعور نسل جدید و دست پر مهر و پدرانه پیران نهضتی و بزرگترهای جنبش روشنفکری مذهبی باشد . چه کیست که نداند روشنفکری مذهبی در ایران فرزند پدرانی چون بازرگان و طالقانی و سحابی و همچنین کانون نشر حقایق اسلامی استاد شریعتی و بزرگواری چون استاد احمد زاده است که روزگاری با زادن فرزندانی مانند دکتر شریعتی و حنیف نژاد و بزرگان جاما و ... با فریاد زدن اسلام محمدی و تشیع علوی و حتی تسنن نبوی قصد زدودن پیرایه هایی را داشتند که در طول قرون و اعصار بر پیکره اسلام عزیز جا خوش کرده بود و توسط تشیع سیاه صفوی و تسنن فریب اموی محافظت میشد . و البته امروز هم آن پروژه و تلاش کم و بیش ادامه دارد و هنوز هستند مردان و زنانی که اندیشه توحیدی و عقلانیت توحید محور را چراغ راه خود بدانند و مشعل راه عرفان ، برابری و آزادی را فرا روی خود داشته باشند . گرچه در نقشه راه تفاوت هایی دارند و داشته اند .
اما صد افسوس که پس از آزادی از بند و البته ان هم به قید وثیقه ، متوجه شدم که در تهران 1386 و 30 سال پس از پیروزی انقلاب بهمن 57 و استقرار نظام جمهوری اسلامی برگزاری مراسم سالگرد برای اولین نخست وزیر جمهوری اسلامی و یکی از شخصیت های موثر در پیروزی انقلاب از دیدگاه حاکمان گناهی است نابخشودنی و قطعا مستوجب عقوبت .
اما خب ! پیش خود گفتم این کار را به بهانه نامه رهبر فقید انقلاب در مورد نهضت آزادی که بارها صحت و سقم انتساب نامه به ایشان توسط نهضت آزادی زیر سوال رفته و مواضع مخاطب نامه ، وزیر کشور وقت - البته اخیرا ایشان مواضع جدیدی گرفته اند ( در یکی از روزنامه ها اگر اشتباه نکنم خواندم) انجام گرفته و تازگی ندارد .
تازه مگر چند سال است که میگذارند مراسم مهندس بازرگان برگزار شود ؟ آن سمینار 2 روزه هم از الطاف وزارت کشور آخرین دولت اصلاحات بود .
اسفند ماه و در سالگرد رحلت رهبر فقید نهضت ملی هم که سالهاست ممانعت علنی ایجاد میکنند . انگار نه انگار که ملی شدن نفت ایران مدیون این مرد بزرگ است . مصدق رهبر ملی همیشه ایرانیان است آقایان !
گذشت تا فروردین 1387 و سالروز وفات مرد ایمان و اخلاق دکتر یدالله سحابی . از روز وفات او و مراسم تشییع پیکرش که حتی نیروی انتظامی به احترامش کلاه از سر برداشت . (گزارش روزنامه های آن روز) آن روز مقام رهبری نظام هم طی نامه ای دکتر سحابی را مردی منصف و بدون غرض ورزی ، ديندار و متعبد و درست کردار خواند . ولی امسال مدعیان عدالت محوری در دولت نهم در سال نوآوری طی یک حرکت نوآورانه ! مجوز برگزاری مراسم را نه در حسینیه ارشاد و نه در سر مزار آن فقید سعید در امام زاده عبدالله ندادند .
اما جمعه 27 اردیبهشت امسال ماه شاهد نوآوری جدیدی در عرصه برخوردهای امنیتی بودیم . اعضا و همفکران نهضت آزادی ایران و در راس آنان هاشم صباغیان و مهندس توسلی و دکتر توسلی و ابوالفضل بازرگان حضور داشتند در این روز تلاش کردند تا در سالگرد تاسیس نهضت بر سر مزار عضو موسس نهضت یعنی آیت الله سید محمود طالقانی که پدری بود برای ملت و به مانند ابوذر و سلمان برای انقلاب حاضر شوند و به مقام و الای این مرد کبیر که به حق به قول دکتر شریعتی چون مناره ای در کویر در سالهای مبارزه راهنما بوده و هست ادای احترام کنند .
ادای احترام طالقانی به مزار مصدق کبیر در سالهای اولیه پیروز انقلاب
اما این موی سپیدان حتی مجوز حضور بر سر مزار طالقانی را پیدا نکردند و با برخوردی زننده روبرو شدند . تاجایی که با هل دادن هاشم صباغیان ، این مرد شریف به زمین میافتد .
حال سوال اینجاست که از کی تا به حال باید برای حضور بر سر مزار اموات هم از آقایان اجازه گرفته شود ؟ مگر بهشت زهرا هم مکانی امنیتی است یا زیارت مزار طالقانی جرم که اینان اینگونه برخورد میکنند ؟
ادب حکم میکند که مراعات حال موسپیدان را بکنند و اینگونه با ایشان برخورد نکنند . آن برخوردی که با صباغیانی که در بهمن ماه و در آنچه صدا و سیمای اصولگرا از آرشیو خویش بیرون کشید به عنوان عضو کمیته استقبال 12 بهمن معرفی میشود و همواره در کنار بنیانگذار فقید جمهوری اسلامی نشان داده میشد به واقع چه معنی میتواند داشته باشد ؟
طرف اینجاست که اعضا و همفکران هضتی پس از اینکه نتوانستند بر سر مزار آیت الله طالقانی حاضر شوند بر سر مزار شهید دکتر مصطفی چمران که از بنیانگذاران نهضت آزادی در اروپا و امریکا بودند حاضر شدند . سوال اینجاست که اگر حضور حزبی جرم است به چه دلیل مجوز حضور بر سر مزار دکتر چمران داده شده است ؟ اصلا نهضت آزادی بر اساس کدام رای دادگاه صالحه غیرقانونی اعلام شده که حضور به نام نهضت و برگزاری مراسم به نام نهضت یک عمل مجرمانه تلقی میگردد ؟
آیا مزار طالقانی و نشر نام طالقانی و اندیشه او موجب نگرانی و وحشت مسئولان را فراهم آورده است ؟ آیا حضور نهضتی ها بر سر مزار طالقانی بر مشروعیت یا عدم مشروعیت نهضت آزادی تاثیری دارد ؟ چنین ممانعت عجیبی چگونه تفسیر میگردد ؟
سوی دیگر سخنم خطاب به نیروهای اصلاح طلب و به طور مشخص جبهه مشارکت و سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی است . سکوت معنا دار این احزاب در برابر تضییع حقوق نهضت آزادی به چه دلیل است ؟ آقایان فراموش نکنند که این بلا ممکن است سر خودشان هم بیاید !
و همچنین دوستان ملی مذهبی هم چند صباحی است سکوت پیشه کرده اند . آیا درست تر نبود در برابر آنچه بر سر مراسم بازرگان و سحابی و این آخری سالگرد نهضت آمد اعتراض مدنی خو را سازمان دهند ؟
اگر حاکمیت از برگزاری مراسم 29 خرداد برای دکتر شریعتی و یا 19 شهریور برای آیت الله طالقانی و یا برگزاری مراسمی در ارشاد و توسط نهضت آزادی یا نواندیشان دینی در 31 خرداد برای دکتر چمران ممانعت کند آیا باز هم زبان به کام میگیرند و سکوت اختیار میکنند ؟
خط قرمز سکوتتان کجاست ؟ دوستان ملی مذهبی و اصلاح طلبان باید خط قرمز خود را مشخص کنند . یادمان نرود اندیشه نوگرایی دینی و مذهبی و اصلاح طلبی مدیون طالقانی و سحابی و بازرگان و شریعتی و چمران و شجره طیبه روشنفکری دینی و مذهبی در ایران است . نگذاریم حتی یاد بزرگان این نحله توسط حاکمیت به عملی مجرمانه تبدیل شود .
ظاهرا تلاشی در جریان است که این نحله فکری حذف و یا حاقل تخدیر شده از درون تهی گردد . بازرگان و مصدق زدایی و سحابی و طالقانی و حتی شریعتی و چمران زدایی مدتهاست که آغاز شده است و با تحریف شخصیت ایشان ماهیت حقیقی این یگانه مردان سالهاست که زیر پوشش تبلیغات رسمی حاکمیت پنهان شده است . حتی این تبلیغات رسمی به مرد بزرگی مانند امام موسی صدر (حفظه الله) هم رحم نکرده و او را نیز آنگونه که خود میخواهند نه آنگونه که بود و امید که هست به خورد جامعه جوان ما میدهند .
باید هشیار بود . این روزها به واقع دینداری مانند نگه داشتن آتشی بر کف دست است . دفاع از اسلام اصیل و اندیشه علوی و نبوی جسارتی میخواهد که روزگاری بود و امروز آن جسارت مردان دهه 40 و 50 کمتر به چشم میآید .
امید که حالمان به شود که الهی حول حالنا الی احسن الحال
پینوشت 1: 60 سال است که خانه فلسطینیان توسط عده ای فاشیست که این بار به سوء استفاده از دیانت موسوی متوسل شده اند اشغال شده است . از آن روزی که مصدق کبیر روابط خود را با اسرائیل قطع کرد و مجدانه از سازمانهای آزادیبخش فسطینی حمایت تا امروز سالهاست که صهیونیسم بین الملل بر عرض و ناموس فلسطین میتازد و جهان سرمایه داری پوزه بند بر دهان زده و ساکت مانده است .
پس ازقانای اول و صبرا و شتیلا قانای دوم امروز غزه صحنه ایجاد فاجعه ای انسانی است . سبعیت سرمایه داری در غزه خود را عیان کرده است و بر سر جهان فریاد میزند .
صهیونیسم بین الملل به عنوان نماد افسار گسیخته هاری سرمایه داری امروز به جان ملت محروم فلسطین افتاده و جان خلق محروم فلسطین را میستاند . شاگردان تلمود با دور شدن از دستورات حقیقی موسای رسول تلافی هولوکاست را نه بر سر مسببین اصلی آن یعنی فاشیزم زاده سرمایه داری غربی که بر سر خلق مستضعف فلسطین و خاورمیانه در میاورند و ظالمانه جان فرزندان شاخه زیتون را میگیرند .
آرزویمان رهایی ملت فلسطین است . حتی اگر جهان سرمایه داری نخواهد .
به امید رهایی خلق در زنجیر فلسطین
درود بر روح بلند کوشنده گان فقید فلسطینی از ابوعمار تا جرج حبش تا شیخ یاسین و رنتیسی
پاینده مبارزات ملتهای محروم در جهان در برابر استبداد و استعمار و استثمار
پی نوشت 2 : مدتی بود ننوشته بودم . در نظر دارم من بعد با مقالات و مطالبی نقد محور یا تحلیلی و تحقیقی بلاگ را به روز کنم . این نبود کامپیوتر هم خود مزید بر علت شده است . اما خب ! گاهی در برابر ظلمهای آشکار سکوت را بر خویش حرام میدانم
_______________________
يك نكته ! از يادآوري بحث زندان به هيچ وجه قصد خودنمايي نداشتم . زندان ماه آنهم فقط دوماه در برابر رشادتهاي عزيزان از طيف هاي مختلف سالها در دهه هاي گوناگون حتي قطره اي هم نيست و من دست و پاي همه اين غيورمردان و زنان را ميبوسم .
________________________

مطلب را به بالاترین بفرستید: Balatarin