Weblog Commenting and Trackback by HaloScan.com نواي ني: يك روز مگو و يك سخن

Thursday, June 19, 2008

يك روز مگو و يك سخن

))نتيجه بحث و جدل كه در مجلس در 30 خرداد به راي گذاشته شد ،‌هماني بود كه از قبل انتظار ميرفت . نيروهاي طرفدار بني صدر تصميم به فراخواني حاميان خود براي اجتماع خياباني گرفتند و اين عمل براي خنثي سازي اعمال و نيروهاي ((حزب جمهوري)) صورت گرفت. بيست گروه كوچك و بزرگ اقدام به اين كار كردند كه در كنار اينان سازمان ((مجاهدين خلق)) ،‌((فدائيان خلق)) (اقليت) ،‌طرفداران كمونيست ((حزب دموكرات كردستان)) و ((كومله)) نيز در اين حركت شركت كردند . در حالي كه مجلس در مورد رئيس جمهور به بحث و منازعه نشسته بود ،‌اين گروهها 200 هزار نفر را به خيابانهاي مركز شهر تهران آورده بودند . سپاه پاسداران با اين جمعيت شروع به مقابله كرد . جنگ تن به تن سختي بين طرفين رخ داد . 30 نفر كه 14 نفر آنها از نيروهاي سپاه بودند كشته شدند و بيش از 200 نفر مجروح شدند . اخبار آن روزها از آشوب در شهرهاي قم ،‌تبريز ،‌ شيراز ،‌ اهواز و بندرعباس خبر ميداد . در مجموع 150 نفر كشته شدند. روز بعد مجلس بني صدر را از سمت خود با 177 راي موافق در مقابل يك راي مخالف و 12 غايب بركنار كرد و چند ساعت بعد نيز فرمان دستگيري و توقيف هركسي كه اقدامات تحريك آميز عليه اين راي كند ،‌صادر شد . به محض اين كه مصوبه مجلس توسط سخنگوي آن ،‌هاشمي رفسنجاني به امام رسيد ،‌ ايشان هم بني صدر را از قدرت عزل كردند . ((
}صفحات 261 و 262 كتاب ايران در حكومت روحانيون نوشته ديليپ هيرو به ترجمه محمد جواد يعقوبي دارابي ناشر : نشر باز 1386{
آنچه در بالا خوانديد روايتي از يك روز مگوست . روزي كه حتي اوردن اسمش ظاهرا اين روزها جرم است . 30 خرداد 60 روزي تاثيرگذار و مبدا تحولاتي در تاريخ ايران و بطور اخص دهه 60 بود .
سخنم اين است كه اين روز با تمام خصوصياتش بدون پيش قضاوت بايد بارديگر مورد بازخواني قرار گيرد . ممكن است دوستاني مدعي شوند طرح چنين روزي و تحولات چنين رخدادي ممكن به نفع يك گروه يا فرقه خاص تمام شد . اما معتقدم و بر اين امر مصر كه اين روز نيز مانند تمامي روزها و تواريخ تاثير گذار در تاريخ پرفراز و نشيب صده اخير ايران بايد به دقت مورد مطالعه قرار گيرد . قرار بر مقصر يابي و يا اشاره انگشت سبابه به سوي شخص يا اشخاصي نيست كه البته اين هم امري است كه بايد در گام اول صورت پذيرد و مقصر يا مقصران اين رويداد به مردمان معرفي شوند . اما قرار بر اين است كه بررسي كنيم چه شد كه چنين شد ؟ چه شد كه تنها 3 سال پس از پيروزي انقلاب گروههايي كه در ابتدا در كنار يكديگر و همرزم بودند و حتي هم فكر و دين و ايدئولو‍ژي اينگونه در نزاعي خونين در مقابل هم ايستادند ؟ مهندس ميثمي عزيز و ياران گرامي اش در چشم انداز ايران چندين شماره است كه به بازخواني اين رويداد پرداخته اند . اما آيا دست براي زدن همه سخنان باز است ؟ و چرا ديگر كسي به اين آوردگاه وارد نميشود ؟ چرا ايي كه جوابش را بايد اهل فن پاسخ گويند .
تاريخ ديروز درس آينده ماست . بايد در اين درسها و تجربيات دقيق شد تا جوابهايي يافت كاربردي و راهبردي براي امروزو فرداي ايران زمين . پاسخهايي كه اين بار با درس گرفتن از گذشته اند و چراغ راه امروز و آينده ايران .
اما كتاب بالا كه بخشهايي در باب 30 خرداد از آن در بالا آمده كتابي است با عنوان لاتين Iran under the Ayatollahs. كتابي از Dilip Hiro كه به سال 1984 و بر اساس آنچه در رسانه هاي برون مرز در 5 ساله اول پس از انقلاب به رشته تحرير در آمده نوشته شده است . اما شايد اينجا سوالي مناسب باشد ؟چرا امروز پس از 30 سال از پيروزي انقلاب هنوز كتابي در باب تاريخ پس از پيروز انقلاب نداريم ؟ چرا هر چه تاريخ هست و در دسترسمان به سال 57 كه ميرسد متوقف ميشد و ديگر جلوتر نميآيد ؟ آيا بهتر و عقلاني تر نيست امروز و پس از 30 سال آزادانه به محققانمان فرصت دهيم به بررسي دقيق اين 30 ساله بپردازند و فرازهاي مهم تاريخي آن را زير تلسكوپ ديد نقاد و ريز بين خود گذاشته با نقد اين تحربه چراغي را فرا راه آينده ملت مان روشن كنند ؟
تاريخ درس است براي انسانها . خودمان درس بگيريم نه اينكه تاريخ به ما درس بدهد كه هزينه درس خود تاريخ خواسته تاريخ بس گران خواهد بود .



_________________________
وقتي قدم بر ميداشت مردانگي بود كه در برابرش تعظيم ميكرد . نماد مقاومت و ايثار بود . مردي كه در امريكا و اروپا بينانگذار نهضت آزادي برون مرز شد . در لبنان همراه با سيدنا الامام موسي صدر حركت المحرومين و جنبش امل (افواج المقاومه اللبنانيه) را راه اندازي كرد و در ايران وزير دفاع شد و بنيانگذار ستاد جنگهاي نامنظم و سردار سوسنگرد و بعد شهيد دهلاويه
چه مردي كه ميگفت قلب را شايسته تر ان به هفت شمشير عشق در خون و گلو را بايسته تر ان كه زيبا ترين نامها را بگويد
يا چمران به خير كه امروز بسياري فرسنگها دور از مرام او به نام او نان ميخورند . كساني كه اگر امروز چمران بود ايشان از خود نميدانست . چمران از تحريف شدگان سي ساله جمهوري اسلامي است . كاش دستي بيايد و اين غبار از چهره اين مرد كبير كه مصدق را بزرگ ميدانست و با علي شريعتي همراه و دوست و هم نفس بود بزدايد
كاش
____________________________
هنوز شريعتي ، حنيف ، طالقاني و نخشب و چمران و امام موسي صدر براي من يگانگاني اند كه راه را بايد از ايشان پرسيد . چه مدعيان نفي ايدئولوژي و معاندان با اين مردان مسئول كه با جامعه مسئول و متعهد سر و كار داشتند بخواهند و چه نخواهند . سخني از شريعتي مرا آزار نميدهد . شريعتي و انديشه هنوز براي من چراغ راه است

مطلب را به بالاترین بفرستید: Balatarin