Weblog Commenting and Trackback by HaloScan.com نواي ني: شب ميلاد مادر انسانيت و آزادي و عدالت + چند سخن كوتاه براي حق طلبان شنوا

Monday, June 23, 2008

شب ميلاد مادر انسانيت و آزادي و عدالت + چند سخن كوتاه براي حق طلبان شنوا

ولادتت مبارك مادر . آمد كوثر . آمد دخت رسول . آمد باطل السحر توطئه ها كه ميگفتند محمد ابتر است . آمد دختري كه محمد دست او بوسيد . زني كه سلاله يك حقيقت از دامن اوست . آمد سيده اي كه نشانه زن آگاه و مبارز و حق طلب است و الگوي زن انقلابي و حاضر در ميان جامعه .
فاطمه زن است در تماميت يك زن و مادر اين در تماميت يك مادر . فاطمه معناي زن بودن و مادري است .
فاطمه هم مادر است هم زن است هم دختر است اما اين همه تعريف فاطمه نيست
فاطمه فاطمه است .

انا اعطيناك الكوثر . روزها و مدتها كه زخم زنندگان بر روح رسول الله زخم ميزدند كه محمد ابتر است . ادامه ندارد . تحملش كنيد كه پس از او راه برابري و آزادي و رهايي ادامه نميابد . اما خداي محمد ميگويد انا اعطيناك الكوثر . ما كوثر را ، فاطمه را اين يگانه را اهدا كرديم . فصل لربك و النحر . ان شانئك هو الابتر .
بر پروردگارت ، پرورش دهنده ات كه توي محمد را اينگونه پروريد درود فرست . پروردگار و رب محمد الله است نه زور دار ، نه زر دار و نه تزوير گر . رب محمد الله است . اينجا نيز نداي توحيدي ضديت با طاغوت و ظالم طنين انداز است . فصل لربك .
اما اويي كه تورا زخم ميزند او ابتر است . او دنباله ندارد و اوست كه در سياه چاله هاي تاريخ دفن خواهد شد . امروز محمد و سلاله و انديشه رهايي بخش اسلام هست . اما نه از ابوجهل نشاني هست نه ابو لهب و نه ابي سفيان . اما هشدار !
اما انديشه اين سياه كاران از ميانه نرفته است . اينان پس از فتح مكه به دروغ ادعاي مسلماني كردند و در تمام عمر خود و فرزندان بني اميه كه ميراث داران اين سلاله سياه اند و بني عباس كه زشت كارترين اند همچنان ميراث دار قابيل اند و در حال جدال و قتل هابيليان .
تضاد هابيل با قابيل ، تضاد شرك و كفر با توحيد و يكتاپرستي ،‌ تضاد طاغوت با عدالت و قسط محوري و آزادي انديشي هنوز در عمق وجدان تاريخ جاري است . جاري است تا الارض يرثها عبادي الصالحون . جاري است تا مستضعفان جهان الائمه و وارثان زمين بشوند و انوقت فرزندان فاطمه برقرار كنندگان عدالت و مبارزان و مجاهدان راه آزادي و عدالت اند .
ميلاد مادر انسان بر انسانيت مبارك . شبي زيباست . شب ميلاد مادر انسانيت و آزادي و عدالت
نام مادر برمادران مبارك . روز ولادت فاطمه روز مادر است . ميبوسم دست همه مادران را كه در آغوش خويش مردان و زنان راه حق و حقيقت را ميپرورند . درود خدا و خلق خدا بر مادران كه خود والاترين ايثارگرانند و يگانه ترين مجاهدان راه و انديشه و هدف
___________________________
بيتا ياري گرامي در پاسخ به مطلب قبلي بنده در باب آن روز مگو و سخني در اين رابطه پاسخي را تنظيم كرده اند كه در ذيل ميآيد . گفتني است نواي ني از هر پاسخي يا مطلب تكميلي در ارتباط با مطالب مطروحه استقبال ميكند
لازم به ذكر است مسئوليت نوشته هاي نقادانه بر عهده نويسنده ميباشد
******************
علی جان ، خوبست که این کتاب توانسته در ایران ترجمه و اجازه ی چاپ بگیرد. من مطمئنم اگر یک ایرانی این کتاب را می نوشت هرگز امکان چاپ آن بدست نمی آمد و شاید هم نویسنده ی کتاب مورد تعقیب یا بازداشت قرار می گرفت . اما خوشبختانه یا بدبختانه از سی سال پیش به این طرف ما خودمان را توسط نوشته های خارجیان میشناسیم و تحلیلها و گزارشات آنها از ایران درواقع برایمان تنها اثرهای قابل اعتماد است.و بماند که ناشر هم با نوشتن چند خطی مبنی بر نداشتن سهمی در اندیشه های این نویسندگان خارجی در ابتدای کتاب، اول از همه چیز خود را از هر اتهامی مبرا می کند و به جمهوری اسلامی به ناچار اعلام حقانیت در روایات تاریخی می دهد.ما خوانندگان هم می دانیم که همه ی اینها شبیه همان اعترافات اجباریست که در بازداشتگاه و زندان از ما اخذ می شود. اما باور کن اگر سیصد سال از حکومت جمهوری اسلامی می گذشت و این کتاب چاپ نمی شد هیچ کسی نمی توانست در مطبوعات تاریخ مگوی آن روز را باز کند . چرا که ما شاهد هستیم که در یک ده سال گذشته چه سیری را وقایعی چون قتلهای زنجیره ای در روزنامه طی کرده اند و دیده ایم که چگونه سعید امامی عامل قتلها و امربر شاه کلید و عالیجنابان به سعید امامی عوامل موساد و بعد به سعید امامی شهید تغییر پیدا کرد و حالا هم نام بردن از سعید امامی در مطبوعات و بازخوانی وقایع نه چندان دور و آشکار چند سال گذشته جزو خطوط قرمز محسوب می شود.پس می بینی که حتی چیز به این واضحی و به این نزدیکی ( از نظر زمان اتفاق) چقدر سریع قلب می شود و وارونه بیان می گردد. چرا که قدرت حاکم موافق تحریف وقایع به نفع خود است.در مورد سی سال پیش هم همین طور . اگر کسی از روزهای تیربار و اعدام و تظاهرات بعد انقلاب و کارهای مجاهدین خلق و ملی – مذهبی و نهضت آزادی و امثالهم که حالا مطرود حکومت وقت هستند بگوید کارش بازی با آتش است و سرانجامش ناپیدا!
ضمنن نباید از یاد برد که تاریخ معاصر ایران لااقل از زمان مشروطه به این سمت که نقشهای سیاسی روز (مثل مجلس و وزارت واینها) باب شد؛ تقربیا جمهوری اسلامی هر چن سال به چند سال نسخه ای جدید و ویرایش شده از تاریخ فعلی را ارائه کرده است.( بماند که تاریخ از زمان حکومت صفویه به بعد در ایران به طور جدی یکسویه و به نفع یک جریان خاص (که هر دو میدانیم ) اجازه چاپ می گیرد).و حتی این تحریف تاریخ در مورد سالهای خوش و شاد این مردم در زمان حکومت شاه را هم در بر میگیرد . آنچه در تاریخ رسمی و فعلی از آن روزگار می خوانیم کمتر حقیقتی با روزگاری دارد که پدران ما در آن می زیسته اند و هنوز هم به یاد دارند.پس وقتی تاریخ مردم کوچه و بازار این مملکت (پدرانمان)مطابق نظر قدرت تغییر یابد جای شکی نمی ماند که تاریخ بعد هم تغییر یافته . (کتاب 1984 را بخاطر بیاور که وزارت فرهنگ هر روز در حال چاپ کتابهاب جدید و نابودی کتابهای قدیمی و آثار اشخاص از حزب رانده شده بود ، و در ایران هنوز که هنوز است در هر چند سال تحصیلی حتی همین کتابهای تاریخ معاصرش چندین بار عوض شده و بازنویسی شده اند!).مطمئنا روزنامه ها و وقایع چاپ شده اوایل انقلاب اگر مورد بررسی بیشتر قرار گیرند هزاران صفحه کتاب و مقاله می شود در موردشان نوشت و بحث کرد . اما هنوز این تاریخ سی سال گذشته برای نظام جزو اسرار محسوب می شود و مایل نیست کسی بداند که چگونه پایه های قدرت خود را استحکام بخشیده (، اما تا دلتان بخواهد از رضا خان مطلب هست که به خوردتان بدهد که چگونه به قدرت رسید و همه را از قدرت برکنار کرد!حرف از رضاخان قلدر فقط مجاز است به شرط آنکه مدرس قدرتمند و دانا جلوه گر شودو بقیه غیرمجاز). چرا که هنوزاز سفتی پایه خود اطمینانی ندارند و از لرزه هایی که جوانانی چون من و تو با افکارشان بر این پایه ها می اندازند در خلوت می ترسند.
___________________________________
چندي پيش سندي از مذاكره پشت پرده پرشت مسئول ميز ايران در وزارت خارجه آمريكا و بروس لينگن آخرين كاردار سفارت ايالات متحده با مرحوم دكتر بهشتي منتشر شد . سندي كه حاكي از يك گفتگوي بدون تشنج بود كه ظاهرا و بر اساس سخنان اخير بروس لينگن در مصاحبه با شهروند امروز (شماره51) موجبات اميدواري آمريكايي ها را از برقرار روابط مطمئن با دولت انقلابي ايران نشان ميدهد
اما درمصاحبه مذكور موردي ديگر در ارتباط با اين مذاكره فاش شد . در صفحه 76 شماره 51 شهروند امروز كه مصاحبه با آقاي لينگن توسط شهروند امروز است آقاي لينگن ميگويد :(( ... تا حد زيادي اميدوار بوديم كه چهره هاي حاضر در جلسه كه آقاي بهشتي در صدر آنها قرار داشت اهداف ايالات متحده را درك كرده اند.))
اگر به صحت ترجمه آقاي مقدم اعتماد كنيم از اين جملات متوجه ميشويم كه در آن روز و در آن جلسه خاص فقط آقاي بهشتي از سوي حكومت انقلابي ايران روبروي شخصيت آمريكايي ننشسته بود . بلكه ديگراني نيز بودند كه در آن جلسه مذاكره حاضر بودند و قطعا از ياران حزب جمهوري دكتر بهشتي هم بودند . چون اگر كسي از دولت موقتيها يا نهضتي ها بود قطعا اين مذاكرات زودتر از اينها فاش ميشد . چه يكي از اتهامات دولت موقت مذاكره با امريكايي ها بود
چه كسان ديگري با دكتر بهشتي در ان جلسه بودند ؟ مركزيت حزب جمهوري و بزرگان آن را ميتوان در آقايان بهشتي ،‌ خامنه اي ، باهنر ،‌ هاشمي و موسوي اردبيلي جستجو كرد . آيا آقايان نامبرده به جز مرحوم باهنر در جلسه مذكور بودند ؟ آيا ايشان از مذاكره با هيئت امريكايي با خبر بودند ؟ در قبال اين مذاكرات موضع گيريهاي ايشان چه بود ؟
اين سوالي است كه آقايان امروز و پس از 30 سال براي ثبت در تاريخ حافظه ملت ايران ميبايستي پاسخگو باشند
________________________________
ميخواهند به دختر مردم تجاوز كنند . اعتراض ميكند . بازداشتش ميكند . اين يعني عدالت در نظام مدعي عدالت
آقاي احمدي نژاد گفته اند كه ايشان را ميخواستند بربايند . آنهم در آستانه سوم تير اما
خدا به دادشان برسد و صبر و طاقتشان دهد
شاگردان آقای مطهری امروز به نقد شریعتی نشسته اند . اما آقای تقی رحمانی سوالی را طرح کرده است

___________________________

مبارك است . سپنتا وبلاگ مرا فيلتر كرده . بقيه را هنوز نميدانم . بايد پرسيد به كدامين گناه ؟ فيلتر كردن يك وبلاگ قتل اين فضاي مجازي است ؟ باي ذنب ؟
اگر ببينم خيلي ها فيلتر كرده اند آدرس را عوض ميكنم و اعلام ميدارم . خدايي خيلي زور دارد وبلاگ خودت را با فيلتر شكن ببيني . خيلي به خدا
حسبنا الله و نعم الوكيل . نعم المولي و نعم النصير

مطلب را به بالاترین بفرستید: Balatarin