مرا عهدي است با جانان كه تا جان در بدن دارم
محبوبه كرمي يكي از يگانه بانواني است كه شايد بتوانم بگويم در مبارزه براي حقوق زنان از همه چيز خود گذشته بود .
او را بارها ديده ام . در ميانه بانوان فعال حقوق زنان و در گرد دانشجويان فعال . هميشه چون خواهري دلسوز ديدگاهي مهربانانه و تلاشگرانه داشت . تلاشش هماره در اين راستا بود كه براي هر مشكل دار و درددار و رنج داري مرهم باشد . در 17 مرداد مقابل سر در اوين و زماني كه در انتظار رهايي ياران تحكيمي و ادواري و همچنين اميريعقوبعلي عزيز بوديم حضورش و عكاسيش و نگاههاي مهربان و پرنشاطش براي امثال مني كه نگران دوستانمان بوديم بسي اميد بود و قوت قلب .
او را بارها ديده ام . در ميانه بانوان فعال حقوق زنان و در گرد دانشجويان فعال . هميشه چون خواهري دلسوز ديدگاهي مهربانانه و تلاشگرانه داشت . تلاشش هماره در اين راستا بود كه براي هر مشكل دار و درددار و رنج داري مرهم باشد . در 17 مرداد مقابل سر در اوين و زماني كه در انتظار رهايي ياران تحكيمي و ادواري و همچنين اميريعقوبعلي عزيز بوديم حضورش و عكاسيش و نگاههاي مهربان و پرنشاطش براي امثال مني كه نگران دوستانمان بوديم بسي اميد بود و قوت قلب .

اما محبوبه كرمي وجهي ديگر بجز حضور در كمپين يك ميليون امضا و فعاليت در حوزه حقوق زنان هم داشت . محبوبه كرمي عضو شاخه جوانان حوزه شمال تهران جبهه مشاركت بود . آقايان حسين نوراني نژاد و جلال محمدلو ميتوانند يه صحت اين سخن شهادت بدهند . بارها و در مقاطع مختلف براي مجموعه مشاركت و جبهه اصلاحات زحمت كشيد و رنج برد . در انتخابات هاي مختلف به عنوان يك مشاركتي در عرصه فعال بود . محبوبه كرمي نيز مانند من و بسياري از ديگر جوانان ايران زمين با اصلاح طلبان پيوند خورد و به عرصه عمل و حضور اصلاحي روي آورد .
البته تا امروز كه اينچنين مينويسم حضرات اصلاح طلب بي معرفتي كرده اند و اصلا به روي خودشان نياورده اند كه يك جوا ن اصلاح طلب از 24 خرداد در بند اوين است . ظاهرا مصلحت بر حقيقت چربيده براي حضرات . شرمنده ام كه نام اصلاح طلب بر ايشان است . شرمنده ام . محبوبه كرمي از جواناني است كه جواني خود را هزينه كرده است . آقايان مشاركت ! خانمهاي محترم مشاركتي كه كميسيون زنانتان را بسيار فعال ميدانيد . قدري رحم داشته باشيد . محبوبه امروز نياز به حمايت دارد . آن روز كه شما به حمايت محبوبه و محبوبه ها نياز داشتيد او بود و در خط اول مبارزه . امروز او نياز به حمايت دارد . به خدا انصاف و مردانگي هم خوب چيزي است
خواهري گرامي را در بند اوين ميبينم . وقتي تصوير چادر بر سر نسيم سلطان بيگي را كه در شب اول حضور در اوين كه ما را براي امضاي قرار بازداشت ميبردند به ياد ميآورم و بعد تصور ميكنم محبوبه كرمي نيز در چونان وضعيتي قرار داشت بدنم ميلرزد . ميترسم بزنندش در اوين . ميترسم كه نحيف بودنش را مراعات نكنند و دق و دليشان را از جوانان آگاه ايراني بر سر او خالي كنند .
خواهري گرامي را در بند اوين ميبينم . وقتي تصوير چادر بر سر نسيم سلطان بيگي را كه در شب اول حضور در اوين كه ما را براي امضاي قرار بازداشت ميبردند به ياد ميآورم و بعد تصور ميكنم محبوبه كرمي نيز در چونان وضعيتي قرار داشت بدنم ميلرزد . ميترسم بزنندش در اوين . ميترسم كه نحيف بودنش را مراعات نكنند و دق و دليشان را از جوانان آگاه ايراني بر سر او خالي كنند .

مادر محبوبه كرمي نيز در بيمارستان است و محبوبه خبردار از رنج بيماري مادر . ياد روزهايي ميافتم كه خبر بيماري مادرم در سلول انفرادي مانند خوره جانم را ميخورد و داشت ديوانه ام ميكرد . مادر عزيز است هرجا كه باشي . آزاد يا در بند . البته خبر بيماري مادرم پس از 42 روز كه او را ديدم دروغ از آب درآمد و جزو پروژه تخريب روحيه اي بود كه برايم تدارك ديده بودند . اما اين بار محبوبه مطمئن است مادرش مريض است . در دوران انفرادي دو بار چند ثانيه اي حال مادر را پرسيده و ميداند مادرش بيمار است و رنج دوري فرزند نيز بر بيماري مزيد .
كاش محبوبه كرمي آزاد شود . كاش همه محبوبه هاي سرزمينم آزاد شوند . اينان جرمشان تنها برابري خواهي است و آزادي طلبي .
وقتي انسان بودن جرم ميشود بايد هم زندان جاي امثال محبوبه كرمي بشود . اين روزها انسان بودن جرم است . جرمي نابخشودني از سوي حاكمانمان .
لينك مطلب بالا در تغيير براي برابري
_________________________
مهندس سحابي عزيز مصاحبه اي كرده اند با روزنامه اعتماد كه البته ظاهرا بر خلاف مصالح حاكمان بوده و به تيغ سانسور سپرده شده است . البته اين هم امري است غيرطبيعي در ديار عقلانيت كه در ايران ما به امري طبيعي در منطق زور زياد حاكمان تبديل شده است .
_________________________
مهندس سحابي عزيز مصاحبه اي كرده اند با روزنامه اعتماد كه البته ظاهرا بر خلاف مصالح حاكمان بوده و به تيغ سانسور سپرده شده است . البته اين هم امري است غيرطبيعي در ديار عقلانيت كه در ايران ما به امري طبيعي در منطق زور زياد حاكمان تبديل شده است .

بماند
اما آقاي مهندس چند جمله فرموده اند كه لازم است توضيحاتي در اين باره داده شود .
اول اينه آقاي مهندس خشونتها و ترورهاي فرقانيها را ((نتيجه تفكرات برخي روشنفكران همچون مرحوم شريعتي)) دانسته اند .

خب !ظاهرا آقاي مهندس نيز تحت تاثير دروغ پراكني هاي ليبرالهاي وطني قرار گرفته اند و مدعيات دروغين ترورمحور را به شريعتي شهيد نسبت ميدهند . آقاي مهندس ! آيا اگر كسي مدعي شد كه با خواندن اثري يا انديشه اي دست به كاري زده آن كار را بايد نتيجه طبيعي آن اثر يا كتاب يا انديشه دانست ؟ مثلا (البته در مثال مناقشه نيست . بعدا برادران عزيز وزارتي جرمي برايم نتراشند.) امروز كه امثال القاعده و جندالله ريگي و طالبان و دهها گروه تروريست بنيادگراي ديگر به نام دين و قران به جنايت ميپردازند و ترور ميكنند ، آيا بايد عمل ايشان را العياذ بالله به پاي اسلام و قرآن و پيامبر نوشت ؟ مسلما شما چنين مسئله اي را نميپذيريد . عمل فرقاني ها ربطي به شريعتي نداشت . شريعتي به مثابه يك متن پس از مولف واجد فهمهاي متكثري است كه فقم گودرزي و فرقانيها هم يكي از اين فهم ها بود . فهم فرقاني غلط بود و نادرست و متصلب قبول . اما اين فهم نادرست ربطي به شريعتي و انديشه او ندارد . انديشه شريعتي انديشه ايست بسيط كه اگر كليتش و سير انديشه اي مولفش را در نظر نگيري و زير بناي انديشه ايش را ننگري به عقيده من دچار خطا ميشوي . آقاي مهندس عزيز ! پدر بزرگوار نوانديشان ديني امروز ! عمل فرقاني ها ربطي به انديشه شريعتي نداشت . اين را خواهشا در نظر بگيريد استاد !
اما فرموده اند كه آقاي بهشتي مخالف ولايت فقيه بود . خب ! اين سخن بار معنايي بسياري دارد . البته مهندس عزيز ما بر اساس يك تجربه شخصي اين سخن را فرموده اند . اما !
اما ايشان دفاع سنگين و پرتلاش مرحوم دكتر بهشتي را از انديشه و اجراي ولايت فقيه چگونه ميخواهند توجيه كنند ؟ مشروح مذاكرات خبرگان قانون اساسي را ببينيد . در جاي جاي آن و در مقاطع مختلف جاي دفاع مرحوم بهشتي از ولايت فقيه هست . اگر با امري مخالف باشي و بنا به مصلحت سكوت كني ديگر كاسه داغتر از آش نميشوي و پرحرارت تر از ديگران از ان دفاع نميكني . بهشتي از مدافعان نظريه و عمل ولايت فقيه بود . اين را از مشروح مذاكرات خبرگان ميتوان فهميد

اما آقاي مهندس سحابي عزيز همچنين فرموده اند انفجار حزب جموري كار مجاهدين و ياران رجوي نبود . بله . اين سخن حقيقتي محض است . البته آقاي مهندس ، كلاهي را بر اساس شواهد به سازمان سي آي اي منصوب ميكند . اينكه اين ادعا چقدر به حقيقت نزديك است خدا عالم است و بس . اما اين مسئله كه سازمان اين انفجار را انجام نداده براي اهل تحقيق امري است اثبات شده . بنده همينجا بگويم قصد دفاع از سازمان رجوي را ندارم . اما تاريخ را هم معتقدم بايد درست و دقيق خواند . درست است كه بسياري از ترورها و انفجارات را سازمان رجوي برعهده گرفت و در حقيقت كار آنان بود . اما مورد 7 تير از اين قاعده مستثني است .
در كتاب ايران در حكومت روحانيون ديليپ هيرو كه قبلا معرفي شده نيز در صحفه 271 ذكر شده كه (( سازمان مجاهدين خلق مسئوليت اين بمب گذاري را بر عهده نگرفت و در بيانيه اي كه 29 تير د ر تهران منتشر كردند )) مسئوليتها و مسائل رو به طرف مقابل خودشون يعني رهبران وقت جمهوري اسلامي حواله دادند .
اينجا اين نكته رو هم بايد متذكر شوم كه ترور آقاي خامنه اي در 6 تير ماه 1360 در مسجد ابوذر هم بر اساس گفته و گزارش نشريه شهروند امروز شماره 52 صفحه 75 ستون اول روايت ميكند كه داخل ضبط صوتي كه منفجر شده بود با ماژيك رنگ قرمز نوشته بود : ((عيدي گروه فرقان به جمهوري اسلامي)) .
پيشنهاد ميكنم اين مصاحبه را بخوانيد . حتما بخوانيد . حتما .
_______________________
تمام شد شبي . فقط با يك اشاره
قربانيهاي جديد اظهارات پاليزدار