Weblog Commenting and Trackback by HaloScan.com نواي ني: روزگارم بد نيست . اما تو باور نكن

Friday, August 1, 2008

روزگارم بد نيست . اما تو باور نكن

مدتي است كه به قول ان مرد بزرگ روزگارم بد نيست . اما تو باور نكن . ضربات روزگار مانند پتك بر سر و رويم فرود ميآيد . هنوز سر خم نكرده ام اما ... . اما وقتي تهديد باشد و ارعاب و زندان و اعدام حداقل ميداني با كه طرفي و تكليفت معلوم است . اما ...
بماند
هنوز سلمان سيما و مهدي خدايي در بند استبداديان اسيرند .
محمد هاشمي و بهاره هدايت نيز به همين ترتيب . و هنوز و هنوز و هنوز زندانهاي ج.ا. از زندانيان سياسي و عقيدتي و اهالي انديشه و قلم و سخن پر
فرزاد كمانگر هم همچنان زير حكم اعدام است . با اينكه چند نماينده كرد مجلس هشتمي طي اقدامي انصافا عجيب از لغو حكم اعدام كمانگر دفاع كردند هنوز فرزاد در بند است . صد بهرنگي كردستان را در بند كرده اند خلفان صد برابر ... آنان كه صمد بهرنگي را كشتند .
گاهي اوقات به خودم ميگويم براي چه زنده اي ؟ گاهي و در اين اوضاع و احوال و روزگار مرگ صدبرابر شيرين تر است . مرگي سرخ در راهي پاك . مرگي پاك در راهي پاك . راه رهايي و برابري و آزادي انسانها . راه نفي طاغوت و ظلم و ارباب ظلم
اما شرف را ظاهرا آقايان قيدش را زده اند . عابد توانچه در بند است امنيتي ها كه اين تخم لق المامور المعذور را هنوز در دهان دارند (مانند ساواك شاه) خانواده برادرمان عابد را هم رها نميكنند . كار به جايي كشيده است كه عابد دست به اعتصاب غذاي خشك زده و تهديد كرده به اعتصاب غذاي تر .
برخلاف تمامي موازين قانوني و شرعي و اخلاقي اينان - اين مدعيان دروغين اخلاق و دين و قانون- با عابد و عابدها چنين ميكنند .
محبوبه كرمي نيز هنوز در بند است . يك ماه و نيم است دختري كوشا كه همه در اين ايان بازداشتش از او به نيكي ياد كرده اند در بند است . بند ميدانم چيست بي انصاف . مانند خوره ميماند . جان ميخورد .
اما
اما سالگرد و روزها يادآور اكبر محمدي است . شهادت مرد بزرگ اكبر محمدي . همين روزها بود دو سال پيش كه ناگهان خبر آمد كه ...
كه اكبر محمدي در زندان در اثر اعتصاب غذا درگذشت . اولين مورد بود در رژيم ولايي حداقل در اين زماني كه به ياد جوانان نسل سوم است چنين روي ميدهد . به هر تقدير ادوار مراسم گذاشت . رفتيم و سخنها شنيديم و فريادها و اعتراضات . آن روزها هنوز احمد باطبي در بند بود و چنين خطري براي او هم پيش بيني ميشد . خطري كه زماني جان او را تهديد كرد و مردانگي بزرگواري مهندس ميثمي احمد را رهانيد . بماند
خبر رسيد كه دوستانمان مسافر آمل اند براي مراسم اكبر و رفتند . و بازداشت شدند و ساعاتي را در خدمت امنيتي هاي آمل بودند و خوشبختانه سالم نجات يافتند و البته برگي شد در پرونده شان كه بعدها كه بازداشت شدند عليهشان استفاده شود
حكومت و كليت امنيت بانان نظام ولايي با اكبر محمدي دشمني آشكار داشتند . محمدي كسي نبود كه زير بار حرف زور برود . نوشته اي را يا همكاري را امضا كند يا زير فشار بازجوها ببرد . استاده بود و مردانه استاده بود . با كسي تعارف هم نداشت . نه مصلحت سنجي ميكرد و نه با كسي بي اخلاقي . همين هم موجب عداوتي اينچنين شد و سرانجام قتلش
قصد مقايسه ندارم . اما
اين روزها فعال جوان ديگري به نام عابد توانچه هم مشي اعتصاب غذا را پيش گرفته است . وقتي كسي اعتصاب غذا ميكند باز به ياد آن روزهاي شوم و غم بار ميافتم . روزهايي كه وقتي در ذهن مجسم ميكردي جواني را كه به دليل احقاق حقوق اوليه و انسانيش مجبور به اعتصاب غذا ميشود و بدترين رفتار ممكن را براي شكستن اعتصاب غذايش با او ميكنند جز اشك سخني براي وجود و جز فرياد براي دل نميماند . سخت است در بند بودن و اعتصاب كردن در برابر فشار امنيت بانان ولايتي تاب آوردن .
نميدانم . تنها حسم اين است كه بايد از اين انسان هم حمايت كرد . دوستان ليبرال و مذهبي و غير مذهبي و كمپيني و چپ و راست و از هر طيف و با هر انديشه بدانند مسئله ما امروز مسئله آزادي و استبداد و برابري و ظلم است . مسئله ما امروز مسئله انسان است و تا انسان در بند است به قول ان شهيد تا انسان هست مبارزه هم هست .
كاش همه حواسمان باشد كه اطرافمان چه ميگذرد .
ميگويند چرا مينويسي و فعاليت ميكني و الخ . انسانم و ميخواهم انسان بمانم . در برابر آنچه در اطرافم ميگذرد نميخواهم مانند كبك سر در برف كرده باشم و نظاره گر فاجعه باشم . انسان به اعتقاد من ميبايستي عنصر فعال هستي باشد و به دنبال تغيير و تغيير در جهت گيري به سمت تكامل . اگر اينچنين شد ديگر اينجا نيستيم .
حوال حالنا الي احسن الحال
__________________________
ميدانم خيلي پخش و پلا شد . نميتوانم ذهنم را متمركز كنم . تا خدا چه خواهد
________________________
چنين مادري را بايد ستود . زنده باد كه اينگونه حامي يگانه فرزندش ، بهرندگي كردستان فرزاد كمانگر عزيز است
زماني آقاي خميني گفت پيروان درون گهواره ها هستند . اين كودكان هنوز هستند . گيرم كه ميزنيد . گيرم كه ميكشيد . با رويش ناگزير جوانه ها كه بخشيشان شاگردان كمانگر عزيزند چه ميكنيد ؟؟؟
**************************
شهريور نزديك است و خاوران باز گلباران خواهد شد . سالهاست كه تلاش دارند خاوران را از ذهنها و قلبها دور سازند . اما مگر ميشود جنايتي به آن عظمت را فراموش كرد ؟ تاريخ يادش ميماند . حتي اگر شما نخواهيد آقايان . همانطور كه آن روزها ماشينهاي حمل پيكرها و باران پائيز رسوايتان ساخت امروز هم باران و سيل رسوا ميسازد و بنيان ميكند
ويل ويل ويل لهذا الجماعتي كه چنين كردند . اميدوارم اين سخنان دروغ باشد . اما خب ! خيلي چيزها شنيده ايم از آن روزهاي شوم. كاش دروغ باشد

مطلب را به بالاترین بفرستید: Balatarin