Weblog Commenting and Trackback by HaloScan.com نواي ني: نامه اي و سخني با سردار شمخاني

Wednesday, September 3, 2008

نامه اي و سخني با سردار شمخاني

قبل التحرير :
دوست و برادرم امير اميرقلي (فعال دانشجويي آزادي خواه و برابري طلب)


ديروز جمعه مورخ 8 شهريور ماه توسط نيروهاي امنيتي شهر ري بازداشت شده و طبقه آخرين اطلاعات در حال حاضر در بند 209 زندان اوين در اختيار وزارت اطلاعات جمهوري اسلامي قرار دارد . همچنين خانم سلماز ايكدر (از فعالين آزادي خواه و برابري طلب) نيز توسط وزارت اطلاعات بازداشت شده و در بند 209 است . جمعا 38 نفر بر اساس اخرين اخبار در جريان بازداشت هاي خاوران دستگير شده و و طبق اطلاعات واصله بخشي از آنها به بند 209 اوين انتقال يافته اند . گفتني است تا اين لحظه بر اساس اخبار واصله آقاي زرافشان و بانو عبادي وكالت اين جمع از بازداشت شدگان را پذيرفته اند

بی خبری از بازداشت شدگان روز جمعه خاوران، سولماز ايگدر، خبرنگار کانون زنان ايرانی در زندان، کانون زنان ايرانی
تا آخرين لحظه هستي تا رهايي امير عزيز و همه رفقا و عزيزان

به نام يگانه خرد و اختيار
به نام خداوند عرفان ،‌برابري و آزادي

جناب سردار دريابان دكتر علي شمخاني
با سلام و عرض احترام
در هر سالي روزهايي است كه با آن روزها و شبها تاريخ زاده ميشود و تكامل ميابد و روي به سوي سر منزل مقصود كه رهايي همه ابنا بشر و آزادي آنهاست مينهد . در انديشه رهايي طلب شيعي و انديشه انتظار نيز اگر با ديدگاهي توحيدي و نه ارتجاعي به ماجرا بنگريم قطعا چنين عنصري را به عينه خواهيم ديد . يكي از اين ايام ياد آور و خاطرات دار روزهاي گرم تابستان و ماههاي مرداد و شهريور است . گرمايي كه در اين روزها جان و جهان انسان را ميآزارد نه از جنس گرماي خورشيد عالم تاب كه از جنسي ديگر است . اما چه شد كه دست به نگارش اين نامه خطاب به شما زده ام .
ميدانيد ! روزهاي ماه خرداد براي آناني كه قدري از تاريخ ايران زمين را ميدانند و تاريخ را نه از قول راويان رسمي و صاحب قدرت كه از نقل مظلومان ان خوانده اند عجيب است و پر خاطره و پر حماسه . ميدانيد آقاي سردار ! خرداد ماه حماسه هايي كه آفريده شدند تا ايراني ديگر داشته باشيم و از چنگال گرگان روزگار ملت ما خلاصي يابند .
كوتاه سخن ميگويم از مقدمه ميكاهم . ميدانم شما پر مشغله ايد و شنيدن سخن ديگران برايتان پر زحمت . كاش ان شاء‌الله شنيدن سخن حق برايتان گران نباشد .
آقاي دكتر ! در شب سوم خرداد ،‌شب حماسه بزرگ فتح خونين شهر ميهمان برنامه مثلث شيشه اي بوديد . اميد وارم يادتان نرفته باشد آقاي سردار دكتر !
از ان شب به بعد سخنانتان عجيب ذهن مرا به خود مشغول داشت . ان شب را تا صبح نخوابيدم و مرتب به گفته هاي شما فكر ميكردم . شايد بپرسيد كدام گفته در اين برنامه اينقدر ذهن مرا به خود مشغول كرد ؟ صبر كنيد سردار . عرض ميكنم .
شايد اين گونه تصور كنيد كه سخنتان در عدم خيانت دكتر بني صدر در جنگ تحميلي منظور نظر اين جانب است . البته اين سخن شجاعانه شما قابل نقدير است و البته گله گذاري كه چرا اين قدر دير به اين واقعيت اعتراف كرديد ؟ سوال تاريخ از شما و آقاي رحيم صفوي اين است كه چرا اينقدر دير به اين واقعيت كه بني صدر در جنگ خيانت نكرد اعتراف كرديد ؟ كاش زودتر و سريعتر اين سخن را ميگفتيد . تاريخ بايد شفاف و رسا نوشته شود و اين گونه اعترافات و سخنان به اين شفافيت ياري ميرساند . خدا عاقبت همه ما را ختم به خير فرمايد .
اما سخن من در باب بخش ديگري است از گپ و گفتتان با رضا رشيد پور مثلث شيشه اي در شبي مثلثي .
شما به حق در چنين شبي از مقاومت 34 روزه مردم مجاهد خونين شهر ياد كرديد . 34 روز اين مردم در برابر ارتش تا دندان مسلح بعثي ايستادگي كردند و جنگ تن به تن و تن با تانك و نفربر و زرهپوش اين مردم نشان شجاعت را براي هميشه تاريخ بر گردن خونين شهر انداخت . درود بر شما كه چنين ذكري كرديد از اين خلق شجاع كه براي خاك مقدس ايرانشان اينچنين ايستادند .
شما خود عرب اهوازي و ايراني هستيد . همينجا درود ميفرستم بر تمامي قوميتهاي مختلف ايراني كه براي رهايي ايران زمين از چنگال استبداد و استعمار و استحمار مجاهده كرده اند و مبارزه ميكنند و مردانه بر سر ايران گراييشان ميايستند .
اما راستي آقاي سردار ! شما در اين مصاحبه يادي از دو اخوي شهيدتان كرديد و گفتيد كه غم بزرگتان اين است كه پس از رحلت مادر فقيدتان كسي نيست كه بر مزار دو اخوي شهيدتان برود .
آقاي شمخاني ! همين سخنتان جانم را آتش زد . ناگهان در برابر چشمانم قطعه 33 و 41 بهشت زهرا و گورستان خاوران نمايان شدند .
آقاي سردار ! اگر مادرتان نيست كه بر سر مزار دو برادر شهيدتان برود ،‌اما حداقل مزارشان در جايي است كه رفتن بر سر مزارشان به عنوان جرم توسط جمهوري ولايي حاكم (به تعبير دكتر كديور) محسوب نميگردد .
قطعه 33 مزار مردان و زناني است كه براي رهايي ملت ايران از چنگال رژيم جلاد ستمشاهي مجاهده كردند . مزار بنيانگذاران شهيد مجاهد و فدايي است كه خون پاكشان روشن كننده راه جهاد براي نسل 57 و هميشه تاريخ بود . مزار مجاهديني چون حنيف نژاد و محسن و بديع زادگان و مشكين فام و عسگري زاده كه اتفاقا 4 خرداد سالگرد شهادتشان است . 4 خردادي كه اگر كسي بر سر مزارشان در قطعه 33 بهشت زهرا پيدايش بشود آنجا ميرود كه عرب ني انداخت و متهم ميشود به همراهي با اين گروه و آن مجموعه و جاده صاف كني اين و آن . ظاهرا از ديدگاه آقايان نميتوان همه علاقمند به اين همه شور و شعور بود و هم بي وابستگي به هر مجموعه اي كه آقايان دوست دارند توهمش را بزنند . دستگاه تهمت زني وزارت اطلاعات جمهوري ولايي هيچ قاعده اي ندارد آقاي سردار !
قطعه 33 همچنين مجاهديني چون باكري و ميهن دوست و جوان خوشدل و ذوالنوار و ... در اين خاك عزيز آرميده اند .
33 مزار فدائيان هميشه جاويد خلق ايران نيز هست . مزار اخوان احمد زاده و گلسرخي و دانشيان و جزني و بسياري ديگر .
اما 41 . مظلومترين قطعه بهشت زهرا . حداقل برخي از قبرها در قطعه 33 هست كه سنگ داشته باشد و بتوان بر سر مزار شهيدش فاتحه اي خواند . 41 مزار كشتگان درگيري هاي 57 تا 60 ميان جمعي از مدعيان است با ديگراني كه نقد ميكردند و مينوشتند و سخن ميگفتند و تنها جرمشان قلمشان بود و زبانشان و انديشه شان . انصافا اگر جز اين بود بگوييد . سلمنا . حرفم را پس ميگيرم .
بارها و بارها مادر پيري را بر سر مزاري در كنار قبر نابود شده سعيد سلطانپور شاعر مغضوب جمهوري ولايي ديده ام .
آقاي سردار !‌اين مادر و دهها و صدها و مادر ديگر از مادران خفتگان 33 و 41 و خاوران ميخواهند بر سر مزار عزيزانشان بروند و فاتحه اي بخوانند . ميخواهند بر سر مزار پسر و دخترشان بنشينند و گريه سر كنند و ياد عزيزشان را آزادانه و بدون ترس و لرز گرامي بدارند .


اقاي دكتر ‌! باز خوشا به حال مادر فقيد شما كه در زمان حيات مجوز حضور بر سر مزار فرزندانش را داشت و ميتوانست آزادانه بر سر مزارشان بيايد . به خدا خيلي دردناك است وقتي مادري را ميبيني كه دزدانه بايد بيايد تا بتواند دقايقي بر سر مزار فرزندانش بنشيند و با او صحبت كند . ظلم است مادري را از گذاشتن سنگ قبر براي فرزندش محروم كردن . جنايت است مادري را از دانستن اينكه دقيقا كدان قبر از ان فرزند اوست محروم كني . خاوران گورستان جمعي است آقاي سردار . نميدانم ميدانستيد يا نه . اما در خاوران گودالي كندند و ان را از پيكر فرزندان ايران زمين پر ساختند و لطف خدا و باران پائيزي سال 67 بود كه جنايتكاران را رسوا ساخت .
آقاي دكتر ‌! قلب تير ميكشد از اين همه ظلم و بيداد . وقتي مادر پيري را ميبيني كه چادر بر سر و عصا زنان بر سر مزار دختر خود مينشيند . حق ندارد سنگ بر مزار دخترش بگذارد و حق ندارد براي دخترش سالگرد بگيرد . حق ندارد فاميل را و بازماندگان را بر سر مزار دختر بياورد و در خاوران اصلا حق ندارد بداند فرزند به قتل رسيده اش اصلا كجا دفن است .
اينكه كسي نيست كه بر سر مزار دو برادر شهيد شما برود امري است قابل و فهم و دردناك . قطرات اشك شما در برنامه مثلث شيشه اي گواه بر اين دل شكستن بود . اما آقاي دكتر !
مولايمان امام صادق ميفرمايد آنچه براي خود نميپسندي براي ديگران هم مپسند . مولايمان علي نيز ميفرمايد مردمان بر دو گروه اند . قسمي برادر ديني تو اند و قسمي برادر تو در خلقت اند . كاش شمايي كه از نرفتن كسي بر سر مزار اخوانتان دلتان ميشكند ، دلتان براي مادران و پدران و خواهراني نيز ميشكست كه كه در تهران در 33 و 41 و خاورانش و در شهرستانها هم قطعا به همين صورت حتي حق رفتن بر سر مزار و حق گذاشتن سنگ و حق ياد كردن عزيزشان را ندارند و تنها دلخوشيشان گريه در تنهايي و در پستو و بدور از چشم سربازان گمنام جمهوري ولايي است .
آقاي شمخاني !‌ اين سخنان درددلي بود از جانب اين حقير با شمايي كه اشك چشمتان اين حس را به من داد كه ممكن است اين درد را بفهميد . فهميدن اين درد دلي علوي ميخواهد كه حتي بر سر مزار كشتگان جمل نيز گريه ساز ميكند .
خفتگان 33 و 41 و 49 و خاوران و ... يا مسلمانند كه برادر و خواهر ديني شما هستند و اكرامشان واجب است و يا غير مسلمان كه برادران شما در خلقت اند كه باز بايد اكرام شوند . به هر حال انسانهايي بودند كه از ميانه روزمرگي ضد انساني كه اين روزها نسل من بدان گرفتار آمده رها شدند و به ديگران نيز انديشه كردند . در اوج جواني از لذات دنيا بريدن و بر سر آرمان (چه موافق باشيم و چه مخالف) ايستادن دلي دريايي ميخواهد . آقاي دريابان ! شما مرد درياييد . ميفهميد چه ميگويم .
آقاي سردار !‌ اصلا بياييد فرضي كنيم . فرض كنيم كه اينان خارجي مسلك بوده اند و از دين خدا خارج شده اند و حكم خدا را زير پا نهاده اند و همه آن اتهاماتي هم كه به ايشان ميزدند درست و حقيقت بود . خب !‌ در تاريخ مگر در زمان حكومت مولا علي خوارج را نداشتيم ؟ آيا مولاي عدالت طلبان و آزادي خواهان علي ابن ابي طالب با مخالفان خود اينچنين كرد ؟ آيا آنها را در قبرهاي دست جمعي دفن كرد ؟ آيا حضور بر سر مزارشان را هم با مشكل مواجه كرد ؟ علي كسي است كه خارجي مسلكي فحشش ميدهد و او از گناهش در ميگذرد . مدعيان حكومت علوي چرا اينقدر با انديشه و مشي و مرام مولاي توحيد و عدالت بيگانه اند ؟
روز 15 خرداد امسال نيز براي چندمين بار فيلم زندگي و شهادت زنده ياد مرد بزرگ مجاهد و آزادي خواه و موحد شهيد سيد علي اندرزگو از سيماي جمهوري ولايي نشان داده شد . كاش مردي پيدا ميشد و از مجاهدت هاي همه شهيدان هميشه حي و حاضر قبل از پيروز انقلاب فيلمي بي طرفانه و منصفانه فيلمي تهيه ميكرد . كاش در اين روزهاي خرداد اينقدر به انسانيت و عشق و شهيد و شهادت ظلم نميشد . و لعن الله علي قوم الظالمين .
آقاي سردار . اطمينان ميدهم كه بنا به سنت الهي هركه جنايتي كند ، تاريخ او را به رسوا ترين شكل افشا خواهد كرد . سرنوشت آن عفلقي تكريتي براي همه مان بايد عبرت باشد . خداوند قدرت درس گيري از تاريخ را به ما عنايت فرمايد .
آقاي سردار !‌ ماه مبارك رمضان است و ماه توشه گيري و پروا داري . در اين ماه نبايد و نميتوان دروغ گفت و ريا كرد و مصلحت انديشي كرد و زبان به حقيقت گشاده نكرد . كاش در اين ماه مبارك همه دوستان شما – چه اصلاح طلب و چه اصولگرا – از پوسته خويش قدري بيرون بيايند و به ديگراني كه همچون ايشان نميانديشند همه نظري بيافكنند . انسان بودن وظيفه ماست . كاش ماه مبارك ما را از بل هم اذل بودن در آورد .
والسلام علي من اتبع الهدي
___________________________

مرقومه بالا را سه ماه پيش نوشتم تا منتشرش كنم . سه ماه است تامل كرده ام . اما عاقبت بين خود خدايم ، خدايم را برگزيدم . نامه رابا شرايط امروز و شهريور ماه و ماه مبارك رمضان ويرايش كردم و اينك در خدمت شماست . باشد كه در اين ماه مبارك كه ماه توشه گيري و انسان شدن و پرواي الهي را داشتن است انجام وظيفه اي كرده باشم به همه مظلوماني كه بي رحمانه از ساده ترين حق خود محروم اند . مراسم امسال خاوران و سالگرد شاملوي فقيد نشان داد كه حتي خواندن فاتحه اي بر سر مزار از ديدگاه امنيت بانان جرم محسوب ميشود . همه هم به نام شهيد رمضان مولايمان علي . هرچه كردم نتوانستم كوتاه بيايم و سخني نگويم . ماه رمضان ماه خداي برابري و عرفان و ازادي است و ماه شهادت علي . بايد قدري سخن به حق گشود
____________________________
هنوز متالمم از رحلت مادر بزرگ گرانقدرم . هنوز صداي قرآن در ماه قران و در سوك آن گرامي بانو در منزلمان برقرار است و هنوز هر از چندي صداي تركيدن بغضي در خانه مان شنيده ميشود . ممنون از همه عزيزان و همراهان . از پري سا ي عزيز، محمد صادق ، فاطمه ، گرامي خواهرم عطيه كه شرمنده ام كرد ، پيمان دانشفر عزيز ، نازنين ، استاد جوشقاني گرامي ،‌ برادرم حسام خان ويسه گل ، ياشار عزيز ، نوشين خانم عزيز و فاطمه احمدي گرامي و معزز كه با گذاشتن كامنت پاي پست قبل مرا شرمنده خودشان كردند
همچنين ممنونم از لطف بي پايان مهدي عزيز ،‌طاهاي گرامي و عزيز ، سيد گل ، ويدا خانم خسروي عزيز و ابوذر گرامي كه در ياهو360 بنده را مورد لطف خود قرار دادند
همچنين سپاسگذارم از خواهر عزيز مريم گرامي كه سالهاست سايه لطف خواهرانه و كريمانه اش بر سرم گسترده است ، محمد آقاي گل گلاب كه او هم برادري را برايم تمام كرده است ، پوياي عزيز ، ميثم گل و محسن گرانقدر و امير مهرزاد عزيز و بزرگوار و با محبت كه مرا اينقدر خجالت دادند و در مراسم سوم ان بانوي فقيد بر سرم منت نهاده و تشريف فرما شدند .
ممنونم از تمامي دوستاني كه با اس ام اس ، ايميل و هر وسيله ديگري بنده را مورد تفقد قرار دادند . ان شاء الله كه هيچ گاه غم نبينيد
مرگ حق است . ما خوابيم و مردگان بيدار كه الناس نيام . فاذا ماتوا انتبهوا .
___________________________
ياد پدر طالقاني ،‌ روح راستين انقلاب گرامي باد
سه شنبه 19 شهريور ماه يادآور پدر مردم ايران زنده ياد طالقاني فقيد است . مناره اي در كوير .مردي كه هنوز كه هنوز است مدعيان ضد آزادي و از نام و ياد او هراس دارند .به همين مناسبت
بزرگداشت بیست و نهمین سالگرد درگذشت زنده یاد آیت الله سید محمود طالقانی
زمان سه شنبه نوزدهم شهریور ماه هشتاد و هفت - ساعت چهار و سی دقیقه بعدازظهر
مکان : حسینیه ارشاد
يادش گرامي و راهش پر رهرو باد
_____________________________
يا علي يا عظيم . يا غفور يا رحيم . انت رب العظيم
خدايا ! به حق اين ماه عزيز . اللهم اكس كل فاسد من امور المسلمين

مطلب را به بالاترین بفرستید: Balatarin